سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چهار قوه ی عقل و شهوت و غضب و وهم :

 

بدانکه روح  در مملکت تن بمنزله ی سلطان است . و از برای او از اعضاء و جوارح لشکر و خدم بسیار است که هر یک را خدمتی مقرر و شغلی معین است ، و از میان ایشان چهار قوه است که حکمران مملکت و سرداران لشکرند ، و سایر قوا زیر دستان و فرمان بردارند

. و این چهار قوه :

یکی عقل است که بمنزله وزیر است از برای روح .

دوم شهوت است که مانند عامل خراج است و طماع ودروغ زن وهمیشه مخالف با عقل است.

سوم غضب است که مانند داروغه شهر تیز و بی باک وشریر است و پیوسته خواهد که پادشاه فریب او را خورده و  به آنچه گوید عمل کند و فرمان عقل را اطاعت ننماید.

چهارم وهم است که شغل او مکرو حیله و خیانت وتلبیس و فتنه است و می خواهد که سلطان مملکت بدن مطیع او باشد.

 

و بدان پیوسته مملکت بدن میدان  محاربه ی ایشان است تا اینکه غلبه ی کلیه از برای یکی از این قوا حاصل شود و دیگران مقهور حکم او گردند. و منشا نزاع قوه ی عاقله است که مانع سایر قوا می شود از آنکه آثار خود را بظهور رسانند. اما آن سه قوه دیگر را باهم نزاعی نیست از آن جهت که هیچ یک به خودی خود منکر فعل دیگری نیستند مگر به اشاره ی عقل.